ای منتظر، غمگین مباش، قدری تحمل بیشتر

گردی بپاشد در افق، گویا سواری می رسد

ای منتظر، غمگین مباش، قدری تحمل بیشتر

گردی بپاشد در افق، گویا سواری می رسد

ما، در انتظار رؤیت خورشیدیم

«اینو شنیدی اگه تصمیم نگیری، برات تصمیم می‌گیرن؟؟؟»؛ «باز باید سرنوشت از سر نوشت»؛ «من از جنس خودتان هستم»؛ «چشم‌ها را باید شست، خادمان را باید دید»؛ «مردم خواهی، ماندگارترین اندیشه‌ی ماست»؛ «ما می‌گوییم از زبان شما، آنچه را که باید گفت» ... .

اینا شعارای رنگارنگیه که کاندیداها روی پوسترهای رنگارنگشون با ژست‌های عوام فریبانه، حک کرده‌اند و چه بی‌رحمانه طی چند روز، چهره‌ی شهر رو به زشت‌ترین و کثیف‌ترین شکل ممکن بدل کردند.

نمی‌دونم اینایی که با این شعارای زیبا و رنگارنگ، شهر زیبا رو به زشتی آرایش کردن، چه‌طور می‌تونن تضمین کنن که شهر رو آباد خواهند کرد؟؟؟!!!

کاندیداهایی که به خاطر پست و مقام حاضرن ـ با نوشتن آیات قرآن کریم و حک کردن پرچم ایران مزیّن به آرم الله اکبر ـ خواسته یا ناخواسته موجبات بی‌احترامی به کتاب مقدس قرآن کریم و ... را فراهم آورند، چه‌طور می‌تونن در برابر تجاوز بیگانگان و تهاجم فرهنگی مقابله کنن؟؟؟!!!

اصل انتخابات خوبه و اینکه سیاستمداران و تحصیل‌کردگان قلبشون برای کشورشون بتپه و بتونن مشکلات رو توی جلسات مختلف بررسی و حل کنن فوق‌العاده است.

من هم به تبعیت از این حرکت مقدس در انتخابات شرکت کردم.

آقای مهربانی‌ها!

اهدافشون رو دیدین؟؟؟!!! شعاراشون رو خوندین؟؟؟!!!

کاش فقط یک نفر، فقط یک نفر، هدفش رفع بزرگ‌ترین مشکل جامعه بود!!!

کاش فقط یک نفرشون، شعارش آماده‌سازی زمینه‌ی ظهور تو بود!!!

مشکل طولانی شدن غیبت، بزرگ‌ترین مشکل مشترک همه‌ی دنیاست که کمتر کسی بهش فکر می‌کنه!!!

همه هدفشون رو گم کردن؛ ساده بگم: تو رو گم کردن!!!

این مشکل بزرگ رو، توی هیچ جلسه‌ای مطرح نمی‌کنن!!!

یادمه پیرمرد لبو فروش می‌گفت:

«اگر آقا بیاید، برای آقازاده‌ها بد می‌شود!!!»

راست هم می‌گفت و چه زیبا گفت.

امروز من هم به پای صندوق رأی رفتم.

به تو رأی دادم!!!

روی برگه‌ی رأیم نوشتم:

«ما، در انتظار رؤیت خورشیدیم

همه از خداییم ...

إنّا لله و أنّا إلیه راجِعون

تا حالا ندیده بودمش. حتی اسمش رو هم بلد نبودم. اما انگار با من آشنا بود. امروز هفتمین روز درگذشتش بود. اما ذره‌ای از فوتش ناراحت نشدم چون بهترین نوع مردن نصیبش شد. همون مردنی که منو امثال من باید آرزوشو با خودمون به گور ببریم. حتما براتون جالبه که بدونید منظورم کیه؟ چه جوری مرده که من یکی از پست‌های وبلاگم رو به این موضوع اختصاص دادم؟ خوب بذارید براتون بگم:

اسمش لیلا بود و فقط نوزده سال داشت. یه روز از همین روزای قشنگ خدا، امام حسین (ع)، لیلا و خانواده‌اش رو دعوت می‌کنه کربلا. لیلا هم کوله‌بار عاشقی رو می‌بنده و راهی کربلا میشه. روزای آخر سفر بوده و لیلا انگار می‌ره که غزل خداحافظی رو واسه آقا بخونه.

انگار لیلا یه غمی داره؛ لیلا از چیزی ناراحته؛ یه چیزی لیلا رو آزار میده!

یادمه وقتی هم سن و سال لیلا بودم تنها چیزی که فکرم رو پریشون کرده بود مسأله کنکور بود. اما لیلا کنکور و این جور چیزا براش مهم نبود. مسأله خیلی جدی‌تر از این حرفا بود. لیلا گریه می‌کرد. ناله می‌کرد.

لیلا خجالت می‌کشه. از آقا سید الشهدا که دست گل نارنینش مهدی (ع) رو میون ما ... !!! لیلا خجالت می‌کشه؛ به خاطر مردم و نامردمی‌هاشون. مگه مردم چی‌کار کردن؟

مردم ما که هر روز دعای عهد می‌خونن. مردم ما که هر جمعه به آقا سلام می‌دن. ذکر قنوتشون اللهم عجل لولیک الفرج هس. پس لیلا چشه؟

لیلا با خودش زمزمه می‌کرد که:

شنیده‌ام که گفته‌ای که شیعیان مرا به قدر آب هم طلب نمی‌کنند. از این سخن دلم گرفت. بدون آب می‌توان حیات را به لطف حق به سر نمود؛ بدون تو نمی‌توان ممات هم طلب نمود!!!

لیلا دردش این بود که مردم هر روز صبح با خوندن دعای عهد با آقا عهد می‌کردن که دروغ نگن، غیبت نکن، ... نکن و در عوض همون کارایی کنن که هم خدا رو خوش می‌یاد و هم بنده خدا رو. اما تا روز رو به شب برسونن ... .

لیلا حسابی دلگیر بود. خسته بود. دیگه رمقی برای زندگی کردن نداشت. از اینکه بخواد دست خالی برگرده و بشه مثل ما، بیزار بود.

خوش به حالش!!! می‌دونید چی شد؟

لیلا از زیارت برمی‌گرده هتل. سردرد شدیدی می‌گیره که کارشو به بیمارستان می‌کشونه. اما قبل از طلوع آفتاب به آفتاب می‌پیونده. حالا هم توی کربلا و توی زمین آقا سید الشهدا ... .

میگن آقا یه تکه از سرزمین کربلا رو خریده بودن و قبل از شروع جنگ از یارانشون می‌پرسن که آیا می‌دونید اینجا کجاست؟

واقعا اونجا کجاست؟؟؟!!!

حالا تنها یادگار لیلا یه نوار ویدئویی از مراسم تدفینشه. البته بعد از فوت لیلا یه اتفاقاتی برای خانواده داغدار لیلا می‌افته که شاید بشه اسم معجزه رو روش گذاشت.

مولای من!

یعنی میشه لحظه مرگ من بعد از لحظه دیدارت باشه؟ یعنی میشه منم در رکاب تو بمیرم؟ یعنی میشه منم با عشق تو بمیرم؟

مولای من!

مددی! ما به تو محتاجیم و نیازمند. نیاز ما به قدر کرم شماست. ما را رها نکنید، دوست داریم همچنان اسیر شما باشیم، بسته‌ی درگاهتان، دلبسته‌ی مودتتان.

اگر حجاب ظهورت حضور پست من است

دعا بکن که بمیرم

چرا نمی‌آیی؟

 

مهدی یاوران - قسمت دوم

اوصاف و ویژگی‌های یاوران امام مهدی علیه‌السلام در قرآن

حرکت بزرگ حضرت ولی عصر عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف، بدون برخورداری از امدادهای ویژه‌ی الهی، هرگز به آرمان‌های خود دست نخواهد یافت. توجّه به وجود این تأییدات الهی، تأثیر شگرفی بر روان یاران امام بر جای خواهد گذاشت. یقین به آن امدادها، باعث می‌شود، ذره‌ای در درستی آرمان‌ها و مسیر خود تردید نکنند.

1- آیه‌ی 54 سوره‌ی مائده

Lیا أیّها الذین ءامَنُوا، مَن یرتَدَّ مِنکُم عَن دینهِ فَسَوفَ یأتِی اللهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم و یُحِبُّونَه أذِلةٍ عَلی المؤمنینَ أعِزَّةٍ علی الکافرینَ یُجَاهِدُونَ فی سَبِیلِ اللهِ و لایُخَافُونَ لومَة لائِم ذلک فضلُ اللهِ یُؤتِیهِ مَن یَشاءُ و اللهُ واسِعٌ عَلِیمK؛

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر کس از شما از آیین خود باز گردد (به خداوند زیانی نمی‌رساند) خداوند جمعیتی را می‌آورد که آن‌ها را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند. آن‌ها در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت‌گری هراس ندارند. این فضل خداست که هر کس بخواهد و شایسته بیند، می‌دهد و (فضل) خداوند وسیع و خداوند داناست.»

امام علی علیه‌السلام در تفسیر این آیه می‌فرمایند: «هُم اصحابُ القائِم علیه‌السلام»[1] «آنان یاوران امام قائم علیه‌السلام هستند.» همچنین امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «صاحب این امر، در پرتو این آیه (در حمایت چنین یارانی آگاه و دلاور) محفوظ است.»[2]

آیه‌ی مبارکه، ویژگی یاران را این گونه ترسیم می‌کند:

1- محبوب و دوستدار خداوند: یُحِبُّهُم و یُحِبُّونَه: خداوند آنان را دوست دارد و آنان او را دوست دارند.

2- دوستی با دوستان خدا: أذِلّةٍ علی المؤمنینَ: در برابر مؤمنان، متواضع و فروتن هستند.

3- دشمنی با دشمنان خدا: أعِزَّةٍ علی الکافرینَ: در برابر کافران سرسخت و نیرومند هستند.

4- مجاهد در راه خدا: یُجَاهِدُونَ فی سَبِیلِ اللهِ: در راه خدا جهاد می‌کنند.

5- استوار و ثابت قدم: لایُخَافُونَ لومَة لائِم: از سرزنش هیچ ملامت‌گری هـراس ندارند.

2- آیه‌ی 105 سوره‌ی انبیاء

Lوَ لَقَد کَتَبنا فِی الزَّبورِ مِن بَعدِ الذِّکرِ أنَّ الأَرضَ یَرِثُها عِبادیَ الصّالحونَK «و ما بعد از تورات در زبور نوشتیم که البته بندگان نیکوکار و صالح من زمین را به ارث خواهند برد.»

امام باقر علیه‌السلام فرمودند: «مراد از بندگان صالح، اصحاب حضرت مهدی علیه‌السلام هستند که در آخر الزّمان می‌آیند.»[3]

در جای دیگری از قرآن خداوند ویژگی‌های عبد صالح را این گونه بیان می‌دارد:

Lیؤمنونَ بِاللهِ و الیَومِ الآخِرِ و یأمرونَ بِالمَعروفِ و یَنهَونَ عَنِ المنکَرِ و و اولئکَ مِنَ الصّالِحِین و مایَفعَلُوا مِن خیرٍ فَلَن یَکفُرُوه و اللهُ علیمٌ بِالمتَّقِینK[4] «به خداوند و روز قیامت ایمان دارند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و در کارهای نیک از دیگران پیشی می‌گیرند و در حقیقت آنان از صالحین هستند. و هر کار نیکویی که انجام می‌دهند و هرگز درباره‌ی آن ناسپاسی نبینند و خداوند با متقین است.»

بنابراین بر اساس آیه‌ی شریفه ویژگی یاران حضرت علیه‌السلام به شرح زیر است:

1- ایمان به خدا و روز قیامت دارند: یؤمنونَ بِاللهِ و الیَومِ الآخِرِ

2- امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند: یأمرونَ بِالمَعروفِ و یَنهَونَ عَنِ المنکَرِ

3- سبقت گیرنده در نیکی‌ها هستند: یُسَارِعُونَ فی الخَیراتِ

4- کار ایشان مورد تقدیر اله قرار می‌گیرد: و مایَفعَلُوا مِن خیرٍ فَلَن یُکفَرُوه

5- باتقوا و پرهیزکارند: و اللهُ علیمٌ بِالمتَّقِین

3- آیه‌  62 سوره‌ی یونس:

شاید بتوان گفت در میان همه‌ی ویژگی‌هایی که برای یاران امام منتظَر برشمرده شد، یک ویژگی از همه بارزتر و با اهمیت‌تر است و آن این که آن‌ها مصداق کامل «اولیاء الله» هستند که در قرآن کریم بدان اشاره شده است، آن‌جا که می‌فرماید: Lألَا إِنَّ أَولیاءَ اللهِ لاخوفٌ عَلَیهِم وَ لاهُم یَحزَنُونَK «آگاه باشید که بر دوستان خدا بیمی نیست و غمگین نمی‌شوند.»

امام صادق علیه‌السلام در روایتی ویژگی پیروان امام زمان علیه‌السلام را چنین بیان می‌کنند: «طوبی لِشِیعَةِ قائمِنَا المُنتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ فِی غَیبَتهِ وَ المُطِعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ أُولَئِکَ أَولِیاءَ اللهِ الَّذینَ لاخَوفٌ عَلَیهِم وَ لاهُم یَحزَنُونَ»[5] «خوشا به حال شیعیان قائم علیه‌السلام که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او، آنان اولیای خدا هستند، همان‌‌ها که نه ترس آن‌ها را فرا می‌گیرد و نه اندوهگین می‌شوند.»

امام علی علیه‌السلام نیز در وصف یاوران امام علیه‌السلام می‌فرمایند: «... یُؤَلِّفُ اللهُ بَینَ قُلُوبِهِم، لایَستَوحِشُونَ إِلی أَحدٍ وَ لایَفرَحُونَ بأَحَدٍ یَدخُلُ فِیهِم ...»[6] «خداوند دل‌های آنان را به هم نزدیک می‌کند. آن‌ها از هیچ‌کس ترسان نمی‌شوند، و از این که کسی به آن‌ها بپیوندد، شادمان نمی‌گردند.»

این که انسانی از هیچ چیز ترسی به دل راه ندهد و از هیچ چیز اندوهگین نشود، تنها زمانی امکان‌پذیر است که جز خدا نبیند و به جز خدا نیندیشد و این کمال آدمی و بالاترین درجه‌ای است که یک انسان می‌تواند بدان دست یابد.

4- آیه‌ی 80 سوره‌ی هود

Lقالَ لَو أنَّ لی بِکُم قُوَةً أو ءآوی إلی رُکنٍ شَدیدK «(لوط) گفت: ای کاش در برابر شما، قدرت و اقتداری می‌داشتم یا به تکیه‌گاه استواری پناه می‌بردم.»

صالح بن سعید از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که امام صادق علیه‌السلام در تفسیر این آیه فرمودند: «مراد از قوّت، حضرت مهدی علیه‌السلام و مراد از رکن شدید، 313 نفر از یاران وی می‌باشند.»[7]

از این آیه‌ی مبارکه اقتدار و قوّت امام و یارانشان، حاصل می‌شود.

5- آیه‌ی 200 سوره‌ی آل عمران

Lیا أَیُّهَا الَّذِینَ امَنُوا اصبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَK «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! (در برابر مشکلات و هوس‌ها) استقامت کنید و در برابر دشمنان نیز پایدار باشید و از مرزهای خود مراقبت کنید و از خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید.»

امام باقر علیه‌السلام درباره‌ی این آیه‌ی شریفه فرموده‌اند: «بر انجام واجبات و عبادات بردبار باشید و در برابر دشمن شکیبایی از خود نشان دهید و خود را برای یاری امام منتظر خود آماده‌ی نبرد سازید.»[8]

6- آیه‌ی 148 سوره‌ی بقره

L أَینَمَا تَکُونُوا یَأتِ بِکُمُ اللهُ جمیعاً إِنَّ اللهَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌK

«هر جا باشید خداوند همه‌ی شما را (برای پاداش و کیفر در برابر نیک و بد، در روز رستاخیز) حاضر می‌کند زیرا او بر هر کاری تواناست.»

ابوخالد از امام باقر علیه‌السلام روایت می‌کند که: منظور از آیه‌ی «أَینَمَا تَکُونُوا ...» اصحاب حضرت قائم علیه‌السلام هستند که تعداد آن‌ها بیشتر از سیصد و ده مرد هستند و فرمود: «و آن‌ها هستند به خدا سوگند «امت معدوده» و آن‌ها در یک ساعت گرد هم می‌آیند مانند پاره‌های ابر پاییز (که کنار هم جمع می‌شوند).»[9]

از دیگر آیاتی که تأویل به یاران حضرت می‌گردد عبارت است از:

1- آیه‌ی 8 سوره‌ی هود.

2- آیه‌ی 4 تا 7 سوره‌ی اسرا

 



[1] - منتخب الأثر، آیت اله صافی گلپایگانی، ص 475

[2] - تفسیر برهان، ج 1، ص 497

[3] - اثباة الهداة، باب 32، ح 419

[4] - آل‌عمران/ 114 و 115

[5] - کمال الدین، ج 2، ص  357، ح 54

[6] - معجم الاحادیث الامام المهدی علیه‌السلام، ج 3، ص  100

[7] - اثباة الهداة، ج 3، ص 551، باب 32، ح 654

[8] - همان، ح 459

[9] - روضه الکافی، ص 313