ای منتظر، غمگین مباش، قدری تحمل بیشتر

گردی بپاشد در افق، گویا سواری می رسد

ای منتظر، غمگین مباش، قدری تحمل بیشتر

گردی بپاشد در افق، گویا سواری می رسد

نبوت و انتظار

نبوت و انتظار فرج

بعد دیگر انتظار توجه به پیامبران و تجدید عهد با آنان است و همچنین توجه به مقام هدایت پیامبر اکرم (ص).

منتظر چشم به راه کسی هست که در او جمیع فضایل و اوصاف پیامبران گرد آمده است و هنگامی که ظهور فرماید هر کس می‌خواهد آدم، شیث، نوح و ابراهیم، موسی، عیسی، داوود، سلیمان و یوسف و ... را ببیند، می تواند بر چهره‌ی دلربای مهدی (عج) نگاه کند. او می‌آید تا آرمان یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر رحمت را تحقق بخشد. او می‌آید تا قلب داغدار نوح را که پس از هزار سال عمر، عده‌ی اندکی به او ایمان آوردند، تسلی دهد. او می‌آید تا پیروان ابراهیم بت‌شکن را موحد نماید. او می‌آید تا استاد خضر و رهبر موسی باشد. او می‌آید تا عیسی بن مریم را اطاعت کند و پیروان مسیح را هدایت کند. او می‌آید تا بعثت رسول اکرم (ص) را احیا کند.

 

شب است و یک کوله‌پشتی درد با من

بگو یا مهدی و برگرد با من

 

تو را می خواهم ...

بوی ظهورت در تمام ابعاد این شهر پیچیده است و صدای گام‌های استوارت طنین‌انداز شده است.

می‌گویند: لحظه‌ی آمدنت نزدیک است!؟ و دوستانت آماده‌ی استقبال.

تو پناه آشفتگانی و ما چشم به راهیم تا اماممان بیاید و از این سفر دور و دراز هدیه‌ی گران‌بهای عدالت را بیاورد.

امروز عطش ظهور بر لب‌های همه‌ی ما، جهان را کویری کرده است، این ثانیه‌های آخر چه سخت می‌گذرند و این لحظه‌های آخر انتظار چه کند عبور می‌کنند، بیشترین است این لحظه‌ها و سهم ما از عشق؛ دو رکعت صبر است.

ما بار دیگر تنها پیمان را به تو اقتدا می‌کنیم. تمام پنجره‌های این شهر را گشوده‌ایم تا ماه رویت را رؤیت کنیم و در گوشه‌ی تمام درها به انتظار نشسته‌ایم تا پای بوس ظهور تو شویم.

می‌دانم، می‌دانم لحظه‌ی آمدنت نزدیک است و من هیچ ندارم که به تو هدیه کنم؛ هیچ!

 

تنها سرگشته‌ام ...        تو را می‌خواهم ...             تو را می‌خواهم ...