مهدی یاوران (1)
______________________________
دوستان عزیزم! بعد از غیبتی نه چندان کوتاه و طولانی تصمیم گرفتم که شروع کنم و بحثی رو در مورد یاوران حضرت مهدی علیهالسلام تحت عنوانی که مشاهده میکنید (مهدی یاوران) تقدیم حضورتون کنم. البته لازم به ذکر هس که این مقالات برگرفته از کتابیه که دو تن از دوستای من نوشتن و البته اینجانب هم کمکایی به اونا کردم. (هر چند تمام این زحمتا و موفقیتا همه مرهون زحمات استاد بزرگوار و گرانقدرمون است که ایشون با تلاشای شبانهروزیشون مقدمات نوشتن این کتاب را فراهم کردند و البته تا آخرش پا به پای نویسندگان و دیگر عوامل پیش رفتن. همین جا از ایشان و خانوادهی محترمشون تشکر میکنم)؛ و البته برای انتشار این مقاله در وبلاگم هم از نویسندگان قبلا اجازه گرفتم. اینه که از این به بعد با موضوع مهدی یاوران در خدمتتون هستم و البته پاسخ گوی سؤالات شما دوستان عزیز نیز میباشم.
هر جنبش و انقلابی، به یاران و همراهانی نیاز دارد. یارانی که ستونهای انقلاباند و سنگینی آن را به دوش میکشند. سستی و استواری هر یک از این دو، با سستی و استواری دیگری ارتباطی تنگاتنگ دارد؛ یعنی هر اندازه حجم بنای انقلاب کمتر باشد، پایههای آن از استحکام کمتری برخوردار خواهد بود و به هر میزان که آن بنا، بلندتر و گستردهتر باشد، به ستونهای محکمتری نیاز خواهد داشت. با نگاه به حجم و گستردگی این بنا میتوان دریافت بر چه ستونهایی، افراشته شده؛ همچنان که با تأمل در اهداف و غایات آن نیز میتوان، میزان، حجم ابزار، وسایل مورد نیاز و پدیدآورندگان آن را پیشبینی کرد.
در این نوشتار، به دنبال تبیین ویژگیهای یاوران امام مهدی علیهالسلام و همراهان ایشان هستیم. کسانی که در حرکت جهانی ایشان، به مثابهی بازوان نیرومند آن حضرت، در خدمت ایشان و اهدافشان هستند.
اهمیت موضوع
1- یکی از مهمترین شرایط ظهور امام مهدی علیهالسلام فراهم شدن یاران کارآمد است؛ یاران، همراهان و همرزمانی کارآمد و توانمند، که با فقدانشان، کار حکومت، هدایت و رشد به سامان نخواهد رسید. دانستن ویژگیهای یاران حضرت و تلاش در راه کسب آنها، در واقع تلاش برای زمینهسازی ظهور و فرا رسیدن آن روز مبارک است.
2- آگاهی از ویژگیهای یاوران امام زمان علیهالسلام معیاری است که به کمک آن، میتوانیم خود را محک زده و بدانیم که آیا در زمرهی یاران آن حضرت قرار داریم یا نه؟
برترین یاران حضرت مهدی علیهالسلام افراد مخصوصی هستند که در اولین فرصت، خود را به حضرت میرسانند. در روایات تعداد آنان 313 نفر به عدد اصحاب پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم در جنگ بدر، مشخص شده است.
امام صادق علیهالسلام به فضیل بن عمر فرمودند:
«کأنّی اَنظُرُ إلی القائِمِ عَلی منبرِ الکوفة و حولَهُ ثلاثُ مائةٍ و ثلاثةٍ عَشرِ رَجُلاً عدةِ أهل البدرِ هُم أَصحَابُ الأَلوِیـةِ وَ هُم حُکّامُ اللهِ فِی أَرضِه علی خَلقهِ»[1] «گویا مینگرم قائم علیهالسلام را بر منبر کوفه که سیصد و سیزده نفر به عدد اهل بدر، پیرامونش گرد آمدهاند، آنها مردان جنگاور و حاکمان خدا در زمین برای خلق اویند.»
یاران خاص که از آنها به اصحاب امام مهدی علیهالسلام یاد میشود، چهرههای حکومتی و اجرایی ایشان هستند. آنها انسانهایی عادل، مقتدر، فقیه و کارآمدند که در تثبیت حکومت جهانی مولای خود نقش اساسی دارند.
در برخی از روایات، یاران امام مهدی علیهالسلام ده هزار نفر یاد شده و این گونه آمده که تا آنان نیایند، قیام صورت نمیگیرد.
امام صادق علیهالسلام در اینباره میفرمایند:
«سیصد و سیزده نفر یاران با او بیعت میکنند. او تا هنگام کامل شدن ده هزار نفر در مکه، اقامت میکند و سپس رهسپار مدینه میشود.»[2] معنای روایت این است که یاران امام زمان علیهالسلام منحصر در 313 نفر نیستند، بلکه این تعداد کسانی هستند که در ابتدای قیام آن حضرت به گرد ایشان جمع میشوند.[3]
در آیات و روایات اگر چه از صفتهایی به عنوان ویژگیهای یاران حضرت یاد شده است؛ اما بدون تردید، یکی از پیامهای این روایات، برشمردن شرایط آرمانی یک منتظر است. اهدافی که یک منتظر واقعی برای خود ترسیم کند و تمام توان خود را در راه رسیدن به آنها به کار بندد و اوجهایی که یک شیعه در تمام قرنهـا و عصرها بدانها چشم دوخته، خود را در مسیر دست یافتن بدانها قرار دهد.
ادامه دارد ...
اللهمَّ عجِّل فرجه و سهِّل مخرجه و أوسع منهجه ...
در فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام انتظار صرفاً نه یک حالت روانی، بلکه از مقولهی عمل شمرده شده است. پس اگر انتظار، یک عمل است، منتظر هم باید عامل باشد.
در اینجا پارهای از وظایف شیعه در دوران غیبت برشمرده و به توضیح برخی از آنها میپردازیم:
1- معرفت امام:
افضل العباده بعد المعرفه انتظار الفرج. (امام کاظم علیهالسلام)
مشکل عمدهی جامعهی ما، بسط سطحی مهدویت گرایی است. باید اذعان داشت که مهدویت و انتظار، نه از حیث اندیشه و تفکر، و نه از حیث سلوک و رفتار، عمق چندانی در بین مردم و خصوصاً جوانان ما ندارد و در همین راستا، ضررهای فراوانی متوجه ما شده است.
ما عادت کردهایم، آنچه را که آسانتر است و برای تأمین زندگی مادی و عادی، سودمندتر به نظر میرسد، برگزینیم و گرایش کمتری به مقولههای معرفتی و تعهدآور داشته باشیم.
برخی از مردم، زیارت جمکران و نماز صاحب الزمان عجّلاللهتعالیفرجه را تنها ابزاری برای درخواست حوائج از آن بزرگوار میشمارند. به جای آنکه امام را برای امام بخواهند، امام را برای خود میخواهند و از آنکه شناختی نسبت به مقام و مرام آن عزیز ندارند، کمبودی حس نمیکنند. گویا هیچ وظیفهای در ایام غیبت امام زمان عجّلاللهتعالیفرجه بر عهدهی افراد گذاشته نشده است.
گر معرفت دهندت، بفروش کیمیا را
گر کیمیا دهندت، بیمعرفت گدایی
III
2- محبت به امام:
قل لاأسألکم اجراً إلا الموده فی القربی
بگو مزدی از شما درخواست نمیکنم مگر محبت به نزدیکانم.
برخی از جلوههای محبت از این قرارند:
ـ یاد حضرت
ـ دعا برای سلامتی و ظهور حضرت
ـ صدقه دادن برای سلامتی حضرت
ـ مقدم داشتن خواست او بر خواست خود
ـ تلاش در کسب رضایت او
ـ تجدید بیعت (اللهم إنّی عهداً و عقداً و بیعه له فی عنقی)
ـ اظهار ناراحتی از فراق
III
3- اطاعت:
ـ و لو أنّ أشیاعنا ـ وفّقهم الله لطاعته ـ علی اجتماع من القلوب فی الوفاء بالعهد علیهم لما تأخّر الیمن بلقائنا.
اگر شیعیان ما ـ که خداوند توفیق اطاعتشان دهد ـ در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند، همدل میشدند، میمنت ملاقات ما به تأخیر نمیافتاد.
ـ هم اطوع له من الأمه لسیّدها. (امام صادق علیهالسلام)
آنها (یاران امام زمان (علیهالسلام)) مطیعترند از کنیز نسبت به مولایش.
III
4- تأسّی:
ـ طوبی لمن أدرک قائم اهل بیتی و هو یأتمّ به فی غیبه قبل قیامه. (پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله)
خوشا به حال کسانی که درک میکنند فرزند مرا در حالی که اطاعت میکنند از او در زمان غیبتش قبل از قیامش.